شعر زیبای چهار فصل
●▬ஜ۩ دست های پر از خالی ۩ஜ▬●
تنهایی ام را...دوست دارم...بوی پاکی می دهد
بهار
آی انسان بزرگ
هیچ در یاد تو هست
که گل سرخ بهاری بودی
کودکی را تو به خاطر داری
که زهر غصه فراری بودی
کودکی فصل بهاران تو بود
گیسوانت چو گل ابریشم
رخ تو چون گل زیبای بهار
لب تو غنچه سرخ
اشک تو اختر شبهای بهار
چشم تو چشمه عشق
زلف تو سبزه صحرای بهار
قد تو همچو نهال
دست تو چون گل یاس
بوی تو عطر فریبای بهار
تابستان
عاقبت ای همه شادابی و ناز
کودکی رفت و جوانی آمد
دوره عمر تو تابستان شد
تب تو تند شد از گرمی مرداد بلوغ
تا که بر آتش خود آب زنی
دل به دریای جوانی دادی
همچو شیری چالاک
پی آهو به در و دشت و چمن افتادی
گل صد رنگ جوانی ها را از درختان چیدی
گرمی لذت تابستان را
در جوانی دیدی،شادو شاداب شدی
به زمین و به زمان خندیدی
دست تو چون تن دلگرم کویر
مشعل روشن پیروزی بود
روح تو با همه پرخاشگری
روز و شب فکر جهان سوزی بود
پاییز
کم کمک فصل جوانی ها رفت و تو پاییز شدی
سخت دلتنگ و غم آمیز شدی
رفت از گلشن تو بلبل باغ
داد آن بلبل مست جای خود را به کلاغ
زمستان
رفت پاییز و زمستان آمد
فصل نابودی بستان آمد
برف بارید به موی تو بسی
زیر این برف نداری نفسی
موی تو برف زمستان تو شد
آفت سبزی بستان تو شد
نه به چشمت نوریست
نه به جانت هوسی
زندگی شد قفس تنگ و تو چون مرغ اسیر
در فضای قفسی
در تنت تاب نماند
که برانی ز حریمت مگسی
ره برگشتت نیست
ناگزیری که به پایان برسی !
آی انسان بزرگ
چهار فصل تو به پایان آمد
کم کمک لحظه فرمان آمد
ناز تو رفت و نیازت خوش باد
لحظه گرم نمازت خوش باد
بر در رحمت دوست ، نیمه شب سوز و گدازت خوش باد
هیچ دانی به کجا خواهی رفت
به رهی دور و دراز، سفر دور و درازت خوش باد
تا نفس هست تو را
خستگان را بنواز
روح بیچاره نوازت خوش باد

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: 29 / 1 / 1390برچسب:شعر زیبای چهار فصل,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی