●▬ஜ۩ دست های پر از خالی ۩ஜ▬●
تنهایی ام را...دوست دارم...بوی پاکی می دهد
http://dc172.4shared.com/img/333673343/dbe03baf/_823_.jpg?sizeM=3

 کجایی ای رفیق نیمه راهم
که من در چاه شبهای سیاهم
نمی بخشد کسی جز غم پناهم
نه تنها از تو نالم کز خدا هم



تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:شعر به یاران نیمه راه,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

www.pix2pix.orgروزای خیلی طلایی یادته؟ روز ترس از جدایی، یادته؟

روز تمرین اشاره یادته؟ شب چیدن ستاره یادته؟

شعرای کتاب درسی یادته؟ یادته گفتی می ترسی ،یادته؟

عکسمون تو قاب عکس و ، یادته؟ بله بدون مکث و یادته؟

دستمون تو دست هم بود یادته؟ غصه هامون کم کم بود، یادته؟

چشم نازت مال من بود یادته؟ دیدن من غدغن بود یادته؟

روزگار قهر و آشتی یادته؟ هیج کس و جز من نداشتی ، یادته؟

رویاهای آسمونی ،یادته؟ قول دادی پیشم بمونی، یادته؟

روزای بی غم و غصه یادته؟ ببینم اول قصه یادته؟

عصر ابراز علاقه یادته؟ خبر خوش کلاغه ،یادته

دست گرمت تو زمستون یادته؟ شونه من زیر بارون یادته؟

واسه خنده اجازه یادته؟ اونا که می گفتی رازه ؛ یادته؟

یادته فال های حافظ تو حیاط ؟ یادته قسم جون شاخه نبات؟

گل سرخا رو نچیدیم یادته؟ یه روزی هم و ندیدیم ؛ یادته؟

حرفامون سر صداقت یادته؟ تو ، تو مجازات خیانت ، یادته؟

پنهونی سر قرارا ، یادته؟ تأخیرات توی بهارا یادته؟

گوش ندادیم به نصیحت، یادته؟ گشتنت دنبال فرصت یادته؟

دستات و میخوام بگیرم یادته؟ راستی تو ، بی تو می میرم یادته؟

دونه دادن به کبوتر یادته؟ خاطرات توی دفتر یادته؟

فال با نیت رسیدن یادته؟ طعم قهوه رو چشیدن یادته؟

واسه فال قهوه رو خوردن یادته؟ روزی صد بار بی تو مردن ، یادته؟

یادته دعا، یادته دعای زیر طاقیا ؟ کنار بوته های عقاقیا ؟

زیر اون درخت گیلاس، یادته؟ با دوتا شاخه گل یاس؛ یادته؟

یادته گفتن راز ،به قاصدک ؟ یادته، چه قدر به هم گفتیم، کمک ؟

فکر بودن توی قایق یادته؟ تو به من گفتی شقایق، یادته؟

پیش هم بودیم نذاشتن، یادته؟ اونا ما رو دوست نداشتن ،یادته؟

نامه بدون امضاء یادته؟ اسم مستعار رویا ، یادته؟

طرح اون انگشتر من یادته؟ پاسخ مختصر من یادته؟

فال حافظ شب یلدا ، یادته؟ اسمم و گذاشتی شیدا یادته؟

چیزی خواستیم از خدامون یادته؟ مستجاب نشد دعامون، یادته؟

چشمون زدن حسودا یادته؟ چشامون شد مثل رودا ، یادته؟

گفتی ما باید جداشیم یادته؟

گفتی ما باید جداشیم یادته؟ گفتی باید بی وفاشیم ، یادته؟

یه دفه ازم بریدی ؛ یادته؟ خط رو اسم من کشیدی ؛یادته؟

گفتی عشق تو هوس بود یادته؟ گفتی خوب بود ولی، بس بود یادته؟

چشم من به چشمت افتاد یادته؟کاری که دست دلم داد ؛ یادته؟




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:یادته!,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

از تو سرودن از تو نوشتن مرا به اوج آبی عشق می سپارد

با تو نفس کشیدن، با تو زیستن

مرا به خنکای باران خورده ی صبحگاهی یک شور عاشقانه می خواند

تو را داشتن مرا به بزم نیایش های محزون شبانه می کشاند

واژه ها تاب وصف تو را ندارند

توان از تو گفتن را ندارند

وقتی تو باور قلبی، نجوای شبانگاه شاپرکی،

تبسم ملموس شقایق می شوی

وقتی تو تعبیر دنیا و رویا و زندگی می شوی

سخن از که باید راند؟

وقتی تو فلسفه ی تقدیر

تفسیر سرنوشت

تعبیر احساس می شوی

دیگر تعریف عشق به سهولت به تو اندیشیدن می ماند

تو تعریف بی تحریف عشقی

تو به همان عطشی می مانی که سیرابی نمی شناسد 

با تو من زندگی را جدا از این بوی دلزده ی خاک

در دیار دلدادگی های بی تاب عاشقانه با شعفی ماندگار

 به بزمی ماندنی در حقیقت افسانه ای راستین به استقبال می روم

تو را من نقش عشق طرح دوست داشتن با ظرافت احساس

بر بوم وجودم بر پرده ی قلبم به تصویر می کشم

نیازی نیست، تو خود بر یاخته های تنم حک شدی

واژه ها مرا به یک جمله سوق می دهند

از تو نگاشتن، از تو سرودن

وجودم، دوست داشتنت را فریاد می کند

می شنوی ...؟؟




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:"می ش___________نوی؟",
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

www.pix2pix.orgروزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد . شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله راتماشا کرد.
ناگهان تقلای پروانه متوقف شدو به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد.

آن شخص خواست به پروانه کمک کندو با یك قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما جثه اش ضعیف و بالهایش چروکیده بودند.

آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد . او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و پرواز كند؛ اما نه تنها چنین نشد و برعكس ، پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد و هرگز نتوانست پرواز کند .

آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد .

گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم. اگر خداوند مقرر میکرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج میشدیم ؛به اندازه کافی قوی نمیشدیم و هر گز نمی توانستیم پرواز کنیم.




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:پروانه,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

ای عشق همه بهانه از توست من خامشم و ترانـه از توست

آن بانگ بلنـــــــد صبحگــــــاهی وین زمزمـــــه شبانــه از توست

مــــــــــن اندوه خـــویش را ندانم این گریــــه بی بهانــــه از توست

ای آتش جـــــــــــان پاکبـــــــــازان در خرمــــــن من زبانــــه از توست

افســون شده تو را زبان نیست ور هست همـه فسانه از توست

کشتی مــــرا چه بیــــم دریا؟ توفــــــان ز تو و کرانه از توست

گر باده دهی وگر نه غم نیست مست از تو و میخانـــه از توست

             




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:"عشق من",
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

www.pix2pix.orgچه زیبایی، چه زیبایی، چه زیبا من گرفتارم


   چه غوغایی به پا کـردی درون قلــب بیمارم


چه حاشایی کنم دیگر همه بینند حالم را
 

   چو پیدا شد نهان هایم، نمایان گشته اسرارم


رهایی ده مرا از خود بیندازم به جریانت 


     مرادیگربگیر ازمن که من درگیر تکرارم


چه دریاییست چشمانت مرا مفتون خود کرده


    رهایم کن ز ساحل ها به دست موج بسپارم



تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:شعرعشق مرده,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی.



بلکه گذاشتن سدی در برابر

رودیست که از چشمانت جاری است.


عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه پنهان کردن قلبی است

که به اسفناک ترین حالت شکسته است.


عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن شانه های محکمی

 است که بتوانی به آن تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی.


عمیق ترین درد زندگی مردن نیست

بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان

زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی.

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست

بلکه نداشتن یک همراه واقعیست

که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد. 
 

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست


بلکه به دست فراموشی

سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است.

 

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست


بلکه یخ بستن وجود آدم ها و

بستن چشم هاست !




ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

www.pix2pix.org

بالاخره خواهم رفت،

              به سرزمین سنگ وخاک و باد...

       بالاخره درمسیررهایی،

                          بال خواهم گشود...

ترانه ی علف قلبم راتسخیرکرده است...

                    آنجا جوانه های صمیمیت،جاریست...

             وعشق؛

           غزل زندگی می خواند...

    کی ازاین دیوارهای تودرتو رهایی خواهم یافت؟

به پنجره های باز سلام خواهم کرد...

        پوست روشن شب های مهتابی،

             درکنارهمان خرگوشی که غرق زندگی است...

                               دود وترافیک زندان عشقند!

             دل من درلحظه های ناب شعر می تپد...

                        بالاخره خواهم رفت؛

                                   به غروبی طلایی،

                             به جاده ای لبخند برلب

                                        به آسمانی پرستاره...




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:بالاخره خواهم رفت,,,,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★
http://dl.iranoffside.com/a7284/11949778694m9g2ms.jpg

شراره های آتشین فتاده اند به جان من
خدا کند که آه من رسد به کوی یار من
دلم شعار بی صدا به شوق عشق او دهد
نه این سکوت پر غمم رسد به ماهسار من
تو را هزار خاطره چه سود و رنجت آورد ؟
به یاد خاطراتمان، به یاد حال زار من
بدان که روح پرپرم جدا شده ز پیکرم
تویی که مست بویشم تو یار گلعذار من
به بوی عطر زلف تو هزار و یک فسون شدم
تویی که جلوه داده ای به طبع جلوه زار من
به خاطرت چه نامه ها سپرده ام بر نسیم
تویی که بی عنایتی به عشق ماندگار من




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:شعری زیبا6,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

www.pix2pix.orgپرورگارا...

مهربانا...تنها یار!

دل سرکشم را به نگاهی رام کن و چشمان تمنایم را با باران فروتنی پیوند بزن

گلی از صبر به پیراهن دریده خستگی ام بدوز و پنجره ای برای نفسم بگذار تا هوایی بخورد

ماندن را برایم تفسیر کن و زیستن را ترجمه!

به روی دشت خاکستری ایمانم دستی بکش تا به عظمت دستانت نهال تقوایم ناکام نشوند

مرا هم به باغ نیایشت دعوت کن تا مشتی آب از چشمه ی مهرت بنوشم

مرا هم به محفل گرم نگاهت بخوان تا با دسته گل نماز به پیشوازت آیم

مرا در خیابان های نا آشنای گناه تنها مگذار

وقتی در مرداب جهالت فرو رفتم با دست هشدارت دست آلوده ی نادانی ام را بگیر

مگذار خاشاک نفس وجودم را تباه کند و پاهای طبعم را اسیر زنجیر معصیت کند

لحظه هارا در تلاطم هستند در تلاطم رفتن و اوج گرفتن

بیایید آن ها را قدر بدانیم...

بیایید با خدا باشیم...

بیایید گذر زمان را به خاطر بسپاریم...

بیایید با خدا باشیم و برای خدا ...




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:نیایش با خدا,,7,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

www.pix2pix.org

همیشه لحظاتی در زندگی هست که تنهایی را با تمام وجودت حس خواهی کرد

زمانی که تمام سلولهای بدنت تنهایی را فریاد می کند

مهم نیست که واقعا تنها باشی

مهم نیست که دورو برت پر از آدمهای رنگارنگ است

مهم این است که تو تنهایی

و این تنهایی مثل خوره وجودت را آزار می دهد

اینک بیا

بیا و دستانم را در دستانت بفشار

می خواهم تنهایی ام را با تو قسمت کنم.




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:تنهایی,,*,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

www.pix2pix.org

گر ز كوی یار گذر كردی

           زما هم یادی كن

                     ز این افتاده در خلوت

                         ز این بی باده در محنت

                                     ز این چشم پر از اشك و

                                               ز این مسكین در ظلمت

                                                         به قدر اندكی فرصت

                                                                 به قدر اندكی رافت

                   تو را ای دوست می گویم

                               تو را ای دوست می جویم

                                       ز ما هم یادی كن...یادی كن




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:كوی یار,,,,,,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

 

دوست داشتمwww.pix2pix.org

که به چشمان تو من

                       خیره شوم...

تا از این روزن کوچک به دلت

                       چیره شوم...

دوست داشتم

شاخه گلی بودم سرخ

تا به دستان عزیز تو فقط

                        چیده شوم...

... دوست داشتم

که مرا دوست بداری

نه به حرف و نه کلام

...بلکه با چشم دلت

بانگه داغ تنت

                        دیده شوم...




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:دوست داشتم,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

www.pix2pix.org هنگامی كه دست روزگار سنگین

    و شب....

    بی آواز است

    زمان عشق ورزیدن و اعتماد است

    و چه سبك است دست روزگار

    و چه پر آواز است شب....

   هنگامی كه آدمی عشق می ورزد....

   و به همگان اعتماد دارد.

 

 




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:زمان عشق,,,,,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید

از آن روزی که قلبم گشته زندانی چشمانت

مرا تر می کند هر روز بارانی چشمانت

 

تو با دریا چه کردی کاین چنین یک ریز می رقصد

که دریا هم شده این بار طوفانی چشمانت

 

خدا می خواست چشمانت پریشان باشد وحالا

پریشان تر شد از گیسو, پریشانی چشمانت

 

و من شاعر شدم از آن زمان که قصد کردی تو

مرا شاعر کنی با این غزل خوانی چشمانت

 

گناه چشمهای تو مرا در شهر رسوا کرد

گناهی نیست دیگر مثل عصیانی چشمانت

 

نگاهم می کنی با چشمهای ناز آلودت

و دعوت می کنی از من به مهمانی چشمانت




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:گناه چشم های تو,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

 تورو دوست دارم مثل حس نجیب خاک غریب تورو دوست دارم

مثل عطر شکوفه های سیب تورو دوست دارم عجیب تورو دوست دارم زیاد

چطور پس دلت میاد منو تنها بزاری

تورو دوست دارم مثل لحظه ی خواب ستاره ها تورو دوست دارم

مثل حس غروب دوباره ها تورو دوست دارم عجیب تورو دوست دارم زیاد

نگو پس دلت میاد منو تنها بزاری

توی آخرین وداع وقتی دورم از همه چه صبورم ای خدا دیگه وقت رفتنه

تورو میسپرم به خاک تورو میسپرم به عشق برو با ستاره ها

تورو دوست دارم مثل حس دوباره ی تولدت تورو دوست دارم

وقتی میگذری همیشه ازخودت تورو دوست دارم مثل خواب خوب بچگی

بغلت میگیرمو میرم به سادگی

تورو دوست دارم مثل دلتنگی های وقت سفر تورو دوست دارم

مثل حس لطیف وقت سحر مثل کودکی تورو بغلت میگیرمو

این دل غریبمو با تو میسپرم به خاک




تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:تو رو دوست دارم ,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

تو کجایی که ببینی زندگیم چه سوت و کوره
قربون چشای نازت"چشم تو از من چه دوره

نمی بخشم خودم و روزی که چشمات و بستی
اگه بودم پیش چشمات"من و تنها نمی زاشتی

کاش منم با تو می مردم"دیگه تنها نمی موندم
دستاتم از من گرفتی"مگه عاشقت نبودم

نمی دونی چه غریبم"میون این همه ادم
زنده موندن خیلی سخته"خودم و دارم می بازم

دیگه ارزشی نداره"عمر من رو به زواله
کاشکی بودی و می دیدی"کسی که به غم دچاره

حالا من تنها نشستم " ای برادر خیلی خستم
اسم تو برام عزیزه"هر جا هستی یادت هستم



تاریخ: 27 / 1 / 1390برچسب:شعر هرجا هستی یادت هستم,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی